ادامه مطلب
بحق یا نا حق ،درست یا نادرست. بهر حال بعضی ها برای دیگران الگو می شوند.الگوها متنوع و زیاد هستند و در هر رشته ایی ممکن است تعدادی الگو وجود داشته باشد. الگوها چهره هائی هستند که بواسطه انجام دادن یک و یا چند کارجالب معروف شده و دیگران از ایشان تقلید کرده و یا او راستایش می کنند. معمولا هنرپیشه گان و قهرمانان ورزشی زودتر و راحت تر معروف می شوند و مورد ستایش قرارمی گیرند .البته متنفر بودن از شخص و یا پدیده ائی هم خودش الگوی موثری است فقط یک الگوی منفی و احتمالا ضرر الگوهای منفی کمتر از الگوهای مثبت نیست در سطح بین المللی دانشمندان و اشخاصی که بنوعی نظریاتی در موارد علمی و سیاسی داشته اند وهمچنین روسای جمهور و ملکه ها و پادشاهان و بعضی از وزرا معروف شده و مورد توجه قرار گرفته اند. بسیاری از سیستم های حکومتی در موردشاخص کردن چهره ها سرمایه گذاری های زیادی می کنند و با جا انداختن آن چهره بعنوان یک الگوی مناسب به اهداف خود می رسند در این سال ها خوانندگان و هنرپیشه های زیادی به معروفیت بین المللی رسیده اند . که بعدا با کنکاش های بیشتری در زندگی خصوصی آن ها مشخص شده که ایشان مطلقا ارزش هیچ احترامی را ندارند ولی در زمان زندگانی، ایشان الگوی جوانان زیادی بوده اند.برجسته کردن نقش و شخصیت شاعران و دانشمندان فلسفی و دینی یکی از دغدغه های هر حکومتی است و قسمتی از تاریخ هر جامعه ایی به نام اشخاص معروف و مشهور آن جامعه تعلق داردنظر باین که تمام الگوهای جامعه ما اعم از شاعر و قهرمان و روحانی و سیاستمدار و هنرپیشه و... متعلق به فرهنگ کشاورزی هستند لذا بجای کمک به متمدن شدن ما موانع بزرگی شده اند لذا باید از ایشان عبور کرد تمام مشخصات اشخاصی که فعلا بعنوان اشخاص برجسته معروف هستند با فرهنگ کشاورزی مطابقت دارد و بخصوص ج.ا ازابتدا در تلاش است که چهره های مورد نظر خود که تمام روحانی هستند را در جامعه جابیندازد که این دیگه نوبره. مثلا ناگهان مدرس چهره می شود.و مردم از او کمترین اطلاعات را دارند و از وابستگی های سیاسی اوهیچ نمی دانند و همین طور است سایر چهره ها و شخصیت هائی که ج.ا به مردم معرفی کرده من شخصا حداقل ده عدد عکس از سید جمال الدین اسد ابادی در لباس فراماسونری دیده ام و سابقه بسیاری از چهره های مورد تائید ج.ا بهتر از سید جمال نیست لذا برای عبور از فرهنگ کشاورزی عبور سریع و واقعی از تمام چهره ها چه مربوط به چهره های زمان شاه مرحوم و چه چهره های زمان ج.ا و حتی شاعران و متفکران بزرگ مثل ابوعلی سینا و غزالی و خیام و... از همه و همه باید عبور کرد و لازم است که متفکران و اندیشمندان جامعه نسبت به ایجاد تعاریف جدیدی از الگو که منبطق با ارزشهای تمدن و نو وجدید باشند اقدام کنند .بهتر است الگوهای برخاسته از فرهنگ کشاورزی را در همان فرهنگ بگذاریم و عبور کنیم .لازمست یاد آوری کنم احترام به چهره های شاخص وخدمت گزاران به جامعه انسانی باید محفوظ بماند اما دیگر ادامه دادن به نحوه تفکر و اندیشه ایشان و پیدا کردن راه زندگی به کمک اندیشه های ایشان باید متوقف شود. بنظر من الگو پروری زیاد هم بدرد جامعه متمدن نمی خورد و لازمست جامعه بسمت اندیشه های سازمان محور و سیستماتیک برود صرف نظر از این که چه کس و یا چه کسانی این سیستم را بنا گذاشته است .در تمدن نباید شخصیت افراد مبتکر بر نتیجه کار ایشان اثر بگذارد بیائید با هم بیندیشیم و از بند محکم الگوها و چهره های وابسته به فرهنگ کشاورزی خود را برهانیم
ادامه دارد