ادامه مطلب
. در جهان هستی
هیچ دو موردی ،شبیه هم دیگر نیست. پس تجربه یک شکست در
چند سال پیش نمی تواند مجددا تکرار شود. به عوامل پیروزی و
انتخاب راه عملی و صحیح بیندیشید. از مسائل ریز وبظاهر کم اهمیت
براحتی عبور نکنید.
بیائید قدر شادی های کوچک را بدانیم. در سلسله مقالات رهیافت
پیشنهاداتی ،عرض کردم . اولا امیدوارم مورد توجه و عنایت
خوانندگان عزیز، قرار بگیرد و دوم این که گاهی از متنِ مطالب،
موضوع جدیدی را پیدا می کنم. که نیاز به شرح و تفصیل بیشتری
دارد. تصمیم دارم در مورد غم ها و شادی های رایج در جامعه
مواردی، بعرض برسانم.
با صراحت و محکم ،اعلام می کنم که از غم گفتن ، از درد گفتن
از سیاهی نوشتن .با تلخی فکر کردن، مبارزه را، راه رهائی
دانستن، و مخالفینِ غم و غصه را بی احساس و نادان خواندن را
بشدت محکوم می کنم.
سالهاست در ایران، مراسم عزاداری به بهانه های مختلف بخصوص
مناسبتِ عاشورا و تاسوعا بر پا می شود. در هر سال تعداد روزهای
متعددی بابت سالمرگ بزرگان دین و کشور عزاداری و...وجود
دارد.در عزای مردگانِ عادی حال حاضر، یک روز را به کفن و دفن
و یک روز را به سوم و یک روز را به هفتم و یک روز را به
چهلم و یک روز را به سالگردها اختصاص، می دهند. بر اثر تکرار
مراسم ،غم و اندوه خود بخود بوجود آمده و البته اخیرا با کمک
حکومت، اشاعه غم وغصه و گریستن سازمان یافته شده و تقریبا
نود درصد مردم کاملا به نحوه گریه کردن،غصه خوردن و
غمگین بودن و حتی تظاهر به غمگین بودن و گریستن آشنا هستند.
شرکت کنندگان درمراسم عزا که معمولا با نوحه خوانی و
روضه خوانی بر گزارمی شود. همه توجیه هستند. و کاملا درست
و مرتب و کلاسه رفتار می کنند .ایشان علیرغم این که بیش از صد
مرتبه ذکر مصیبت روزعاشورا را شنیده اند. بازاتوماتیک و
طبق عادت فوراجلوی چشمان خود را می گیرند و بخودشان
فشار می اورند تاچشمشان تر شود. در مراسم حادِعزاداری
بدرخواست نوحه خوان، فورا بر خاسته و طبق آهنگ نوحه،..
ادامه دارد