ادامه مطلب
و درست آن است که
خودمان با همکاری و هم فکری همدیگر، نسبت به
نوشتن آداب و رسوم شهر و شهرستان های خودمان و
انعکاس و آموزش شادی های کوچک و قابل دسترسی
کاری انجام دهیم. بهم دیگر یاد آوری کنیم که شاد
زیستن و شاد بودن وظیفه و خواسته انسان های سالم
است و هر نهاد و حکومت و طرز فکری با شادی
انسان ،بهر بهانه و نامی، مخالف باشد .مغرض و بدجنس
و بیمار است. اگر دست بقلم، هستیم . از نوشتن داستان هائی
که اتفاقات شاد ندارند. جداً خود داری کنیم. هرگز شاد
زیستن را نکوهش نکنیم . بیائید بجای مصرف انواع
داروهای ضد افسردگی. برای مردم، شادی تجویز کنیم
هرگز به افراد شاد با چشم حقارت نگاه نکنیم و آن ها را
جلف، ننامیم. چه خوبست از افرادی که از بقیه شادتر
هستند. دلیل شادی آن ها و روش شاد بودن را، بپرسیم
و انعکاس دهیم. دعوت می کنم بسرعت از تمام ناگواری های
زندگی شخصی خود ،عبور کنید. غم را فراموش، کنید
بدنبال سنگ صبور و همدرد نباشید. وضعیت روحی و
روانی جامعه در مرز خطرِ واقعی، قرار دارد. خواهش
دارم با تخلیه درد وغم و شکست و ناکامیِ شخصی خود
و یا ناشی از تفکر دردناک خود، به بیماری جامعه دامن
نزنیم. در مجالس و محافل افراد شاد را تنها، نگذاریم و
آنها را وادار کنیم که شادی خود را بروز دهند . به
کوچک ترین موضوعی که غم ندارد از ته دل و با
صدای بلند، بخندیم. اگر خودمان استعداد شاد بودن را
داریم در مجالس دوستی و خانوادگی، با رعایت ادب
جنسی و قومیتی، آن چه که در توان داریم را برای شادی
دیگران رو کنیم. به شکلکها و متلک ها، بی توجه باشیم
و اگر بطور جد با این گونه عکس العمل ها مواجه شدیم
فورا یک شماره تلفن (الکی) به طرف بدهیم و بگوئیم...
ادامه دارد