ادامه مطلب
ما برای عبور از فرهنگ کشاورزی و دست یابی به تمدن، مطلقا نیاز به نظارت نداریم. نظارت ابزارترقی و توسعه، نیست .نظارت میوه و نتیجه ترقی و توسعه است. که فعلا امکان آن را نداریم.انشاالله در آینده نزدیک ،در مورد فرهنگ کشاورزی و راه عبور از آن و چگونگی دستیابی به تمدن متناسب با درک جامعه ایرانی را، خواهم نوشت.
از زمان های قدیم، روستا ها و دهات و حتی شهرها، در کناره آب راه ها و چشمه ها و قنوات بوجود آمده اند. در مورد شهرها ،که کنار رودخانه های بزرگ بنا شده اند. مسئله قایق رانی و کشتیرانی، مطرح بوده است. اما در مورد دهاتی که در پائین دست چشمه ها و قنوات و یا رودهای کوچکی بودند. مسئله آب، برای کشاورزی موضوع مهم و در خور توجهی بود. و نظامات اجرای سهمیه های آبی، در این روستاها، به تناسب جمعیت و زمین های کشاورزی، شکل گرفته و بوجود آمده اند.بر اساس مدارک و سوابق، هر زمین و یا باغ روستا .دارای میزان معینی از آب بوده. که در طول فصل و یا ماهانه، به آن مزرعه و باغ، زمان مشخصی آب ،تعلق می گرفته. و این مقدار توسط معتمدین و متخصصین مربوطه، به زمین می رسیده است.با توجه به این که آب جاری، طی شبانه روز جریان داشته. لذا ممکن است. فرضا سهمیه آب فلان زمین، نصفه شب باشد.
ادامه دارد
ادامه مطلب
این سخن باید در حقیقت، اگر سلامت انقلاب و ترقی
کشور و مردم، مدنظر بود. به این صورت بیان می شد.
((مواظب باشید خودی ها، در سایه قدرت، فاسد نشوند
و با خودی های فاسد ،بشدت برخورد شود). این که
خودی ها، محرم هستند. و غیر خودیها، نامحرم. که به
این معناست اولا، هنوز سیستم ارباب و رعیتی، پابرجاست.
و مباشرارباب همیشه، راست می گوید. و رعیت همیشه،
دروغ می گویند.پس رعیت باید خفه خون، بگیره تا (ما)
دروغ کمتری به گوش نازنین مان، برسد.و دوم این که
هیچ نیروی منتقد وایراد گیر و بطور کلی خارج از (ما)
اصلا، وجود خارجی ندارد .پس با توجه باین که مسائل
خانه اربابی، توسط خود ارباب رتق و فتق می شود. و
باضافه اگر رعیتی خطا، کرد. بدستور ارباب، او را
بچوب می بندیم. و فلک می کنیم. پس اوضاع، مرتب
است. و نیازی هم، به نظارت نداریم . اگر هم بر حسب
اتفاق، دزدیِ یک شخص وابسته به خانه اربابی، برای
ارباب مشخص شد. این خبر بین اهالی روستا پخش ،
نمی شود. و اگر ارباب صلاح دانست. خودش، شخص
را تنبیه می کند. واگر تصادفا مردم ده فهمیدند. و
بزبان آوردند. سیاه نمائی و شایعه تلقی ،خواهد شد.
که حتما با آن برخورد، می شود.
این عصاره فرهنگ کشاورزی و حکومت بر خاسته
از این فرهنگ، است.
ادامه دارد
ادامه مطلب
این عصاره فرهنگ کشاورزی و حکومت بر خاسته
از این فرهنگ، است.
ما برای عبور از فرهنگ کشاورزی و دست یابی
به تمدن، مطلقا نیاز به نظارت نداریم. نظارت ابزار
ترقی و توسعه، نیست .نظارت میوه و نتیجه ترقی
و توسعه است. که فعلا امکان آن را نداریم.
انشاالله در آینده نزدیک ،در مورد فرهنگ کشاورزی
و راه عبور از آن و چگونگی دستیابی به تمدن
متناسب با درک جامعه ایرانی را، خواهم نوشت.
از زمان های قدیم، روستا ها و دهات و حتی شهرها،
در کناره آبراه ها و چشمه ها و قنوات بوجود آمده اند.
در مورد شهرها ،که کنار رودخانه های بزرگ بنا
شده اند. مسئله قایق رانی و کشتیرانی، مطرح بوده است.
اما در مورد دهاتی که در پائین دست چشمه ها و قنوات
و یا رودهای کوچکی بودند.
ادامه دارد
ادامه مطلب
این سخن باید در حقیقت، اگر سلامت انقلاب و ترقی
کشور و مردم، مدنظر بود. به این صورت بیان می شد.
((مواظب باشید خودی ها، در سایه قدرت، فاسد نشوند
و با خودی های فاسد ،بشدت برخورد شود). این که
خودی ها، محرم هستند. و غیر خودیها، نامحرم. که به این معناست
اولا، هنوز سیستم ارباب و رعیتی، پابرجاست. و مباشر
ارباب همیشه، راست می گوید. و رعیت همیشه، دروغ می گویند.
پس رعیت باید خفه خون، بگیره تا (ما) دروغ کمتری به
گوش نازنین مان، برسد.و دوم این که هیچ نیروی منتقد و
ایراد گیر و بطور کلی خارج از (ما) اصلا، وجود خارجی
ندارد .پس با توجه باین که مسائل خانه اربابی، توسط
خود ارباب رتق و فتق می شود. و باضافه اگر رعیتی
خطا، کرد. بدستور ارباب، او را بچوب می بندیم. و فلک
می کنیم. پس اوضاع، مرتب است. و نیازی هم، به نظارت
نداریم . اگر هم بر حسب اتفاق، دزدیِ یک شخص
وابسته به خانه اربابی، برای ارباب مشخص شد. این
خبر بین اهالی روستا پخش ،نمی شود. و اگر ارباب
صلاح دانست. خودش، شخص را تنبیه می کند. واگر تصادفا
مردم ده فهمیدند. و بزبان آوردند. سیاه نمائی و شایعه
تلقی ،خواهد شد. که حتما با آن برخورد، می شود.
ادامه مطلب
با شرح و توصیف موارد فوق، کاملا مشخص و ملموس
است که، اصولا اعمال نظارت و یا حتی آرزوی اجرای
نظارت، در فرهنگ کشاورزی، بخصوص با گرایش
مذهبی و بویژه با گرایش رادیکال مذهبی و بویژه تر
در یک حکومت با فرهنگ کشاورزی، و با عقاید
رادیکال و تمامیت خواه، غیر ممکن است. اگر کار
نصفه و نیمه ایی که شکلِ نظارتِ خیلی رقیق هم
دارد. بخواهد در چنین فرهنگی، اعمال شود. بسرعت
پایه های اصلی حکومت را، مضمحل می کند.
غم انگیز است .که در فرهنگ کشاورزی بدلیل
ناکارآمدی، نمایشِ کاری، شبیه نظارت هم، ممکن نیست.
در فرهنگی که قبول دارد. دزد نگرفته، پادشاه است.
(با هر دو تعبیر) تفکر در موردِ نظارت، بیشتر یک
مسخره بازی است. در فرهنگ کشاورزی و حکومت
متکی به این فرهنگ، تمام مهره ها به دور یک مرکز،
طوری چیده شده اند. که صدمه به یکی از مهره ها، به
منزله تخریب کل نظام، تلقی شده و در برابر انتقاد
به یک عیب کوچک، سیستمِ تمام مهره ها مثل لانه
زنبور، عکس العمل نشان می دهند. و اگر فشار زیاد
باشد(که معمولا نیست) مهره ها، بسرعت مجددا خود
را سامان دهی، می کنند. و اجازه دخالت به هیچ نیروی
خارجی را نمی دهند. آدم بزرگی در اوایل انقلاب
گفت مواظب باشید انقلاب، دست نامحرمان نیفتد.