ادامه مطلب
و در سالهای بعد با وارد کردن
این ترقه ها توسط ژن های خوب و متاسفانه استقبال
زیاد و نابجای جوانان از انواع ترقه ها، ممکن است
ماهیت و اهمیتِ روز چهار شنبه سوری، از بین برود.
افراط در برگزاری بعضی از اعیاد مذهبی و تولد بعضی
از معصومین، باعث شده که مردم کاملا بر عکسِ تفکر
حاکمان، عکس العمل، نشان داده و زیاد شادی نکنند .
روز 29 اسفند هم که ملت، حیران مانده که شادی کند و
یا کار دیگری، لازم است.
با توجه به عرایض بنده، می توان نتیجه گرفت که شادی در
جامعه کنونی ایران، نه تنها جایگاه مناسبی ندارد.بلکه در
بسیاری از موارد، خلاف میل و علاقه حکومتیان نیز
هست. بی اطلاعی از اهمیت موضوع، توسط جوانان و
بیشتر، ابراز مخالفت با خواسته های حکومت، می رود تا
شکوه و عظمت و بزرگی اعیاد ملی را، از یاد ها ببرد.
مرزهای سیاسی ایران، همین نقشه ائی است که بنام
ایران در همه جا ، قابل دسترسی است.اما نقشه فرهنگی
و احساسی ایران، مرز ندارد و عامل بهم پیوستگی ایران
بزرگ همین نوروز و جشن های ملی، است. که شاید
خیلی ها نام آنها را هم ندانند. بنام هر ماه یک روز در
همان ماه ،مشخص شده بود. که مردم جشن می گرفتند.
حالا نمی خواهم گنده گنده بگویم. ما مردم ایران لازم
داریم و باید بیاموزیم. که برای شادی های عمومی و ملی
نیاز به سازماندهی و تنظیم آداب و رسوم شادی ها
متناسب با توان مردم و فرهنگ ایشان، داریم. شما به
سخت افزار غم و غم سرائی و روضه خوانی، دقت بفرمائید
چند ده هزار مسجد ،چند هزار امامزاده .چند هزار
انواع .....ینه ها....جلسات خانگی خانم جلسه ها ورادیو
و تلویزیون ودکه های ارائه آثار فرهنگی و صفحات
تقویم ها و مداحان و روضه خوانها و اخیرا مرکز تعلیم...
ادامه دارد
ادامه مطلب
ایشان همیشه مسئولیت اعلام اول ماه مبارک رمضان و
اعلام اول ماه شوال را بعهده می گرفتند و یک شهر با
اعلام ایشان شروع به روزه گرفتن ویا خاتمه روزه گرفتن
را انجام می دادند . در زمانی که پیاده عازم محلی بودند
تعدادی که اجازه همراهی داشتند در پشت سر ایشان راه
می رفتند و انصافا تا ایشان اجازه نمی دادند کسی شروع
به سخن نمی کرد.ایشان با احتساب صحیح اموال نسبت
به دریافت خمس و ذکات اقدام می کردند و رفتن به حج
فلان آقا رابلامانع می کردند. تمام مردم آنها را علما
می دانستند و حرف خلاف نظر ایشان را همتای کفر
بحساب می اوردند .تکیه کلام مردم همیشه این بود که از
قول ایشان مطلبی را بیان نمایند وبا این اعلام ،حجت به
شنوندگان تمام بود. سخنان ایشان در منابر و کلاس های
درس عین سخن رسول الله(ص)پذیرفته بود و بغیر از
شاگردان بسیار نزدیک و یا مجاز کسی روی سخن ایشان
سئوال و شک وتردید نمی کرد. چه بسیارنیازمندانی که
توسط ایشان روزگارشان می گذشت بدون این کهکسی از
چگونگی امرار معاش این خانواده خبری داشته باشد
ثروتمندان با افتخار وجوهات مربوط به نذر خودرا
بایشان پرداخت می کردند وایشان بواسطه محرمیت و
اطلاعاتی که از وضعیت مردم داشتند آن وجوهات را بنحو
مقتضی بین نیازمندان پنهانی تقسیم می کردند.مردم
گلایه مند از وضعیت حاکمان و اربابان و حتی پادشاهان
به درگاه ایشان پناه می بردند و با آسودگی خیال آنچه که
در دل داشتند به ایشان می گفتند و شگفت این که ایشان
بدون ترس و با تدبیر غالبامشکل موجود را به نفع ضعیف
حل می نمودند. ایشان چه زحمات و مرارت ها کشیدند
تا از جدائی ها و طلاق بین زوجین جلوگیری کنند و چه
بسا خانواده هائی که ادامه سلوکشان مستقیم با ایشان ارتباط
داشت. اگر قرار بود که در جائی دکان و مغازه ائی افتتاح
شود از ایشان دعوت می کردند که با نام خدا مغازه
را افتتاح کنند. تمام مردم شهر افتخار می کردند.
ادامه دارد
ادامه مطلب
فقط چون مریضی را خدا
داده .و این بنده خدا اصلا هیچ نقشی در بیماری
خودش نداشته، پس با تلفن ویا بی تلفن---از راه
صحیح و یا راه نادرست---با سابقه خوب ارتباطی
با خدا و یا سابقه بد ارتباطی---اصلا بدون توجه
به بود و نبود خدا، این مریض شفا می خواد. حالا
اگه خدا جواب نداد. و تماس مستقیم کار ساز
نبود. ماشاالله این همه معاون ومشاور و خطوط
ارتباطی وجود دارد.پس مریض از ترس بیماری
خودش. و البته بدون توجه به موازین علمی و
قانون هستی، بالاخره دست بدامن یکی میشه. تا
نا امید از این دنیا نره..
مشکلات و بیماریهای ثروتمندان و حاکمان:
رزرو فوری پرواز به اروپا .و ارسال فوری
سوابق بیماری به بهترین بیمارستان. و خرج
از جیب مردم، تا شکست کامل بیماری...اگر
احیانا بخاطر کهولت سن، درمانها مفید واقع
نشدند.با شدت بیشتری از بیت المال خرج
می کنند. تا چند روز. و یاحتی چند ساعت دیرتر
به دیدار معبود خود، بشتابند.
مردم عادی مشکلات اجتماعی و حقوقی و
امثالهم را غلط می کنند. داشته باشند.
ثروتمندان و حاکمان، با برون سپاری،
بیشتر مشکلات خود را حل می کنند.بعضی وقتا
هم رفقائی دارند. برای این که توپ مشکلات
خود را در زمین انها بیندازند.
خوانند ه عزیز.مدیونی اگه فکر کنی، من وضعیت
ایران را تشریح کردم. نخیر. این طور نیست. من...ادامه دارد