قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

تحلیلی بر روشنفکری در ایران 3

ادامه مطلب

آیا این مردن ها به جامعه، پیام نمی دهدکه در صورتی که عضو فلان گروه، شویدو خیلی هم ترقی کنید  نهایتا مرگی فجیع منتظر شماست.زندگی و درست زیستن . بهره وری از عمر طبیعی و اندیشیدن درست، وظیفه هرانسان، است ومسئولیت روشنفکران اینست که راه های عملی و اهداف نزدیک را برای جامعه بیان کنند .جامعه آن روز ما ،هم چنین جامعه امروز ما، نیازمند به رشد گام به گام و رسیدن به اهدافِ درستِ کوتاه مدت و دریافت انرژی از پیروزی های سازنده  و تشخیص دوست از دشمن و راه بدست آوردن فرصت ها از موقعیتِ موجود و داشتن انگیزه برای بهبود. اول، وضع خود و بعد وضع، اجتماع ،است.عرض شود پیمودن راه اول بدون توجه به راه بعدی شایسته و پسندیده نیست . ترسیم چشم اندازهای دور صرفنظر از مثبت و منفی بودن آن ها یعنی فریفتن اشخاص ،که در نهایت باعث استفاده سود جویان از وضعیت حال و موجود است. اگر روشنفکران موجب تشدید نگرانی ها در مورد آینده های نامعلوم و بعضا غیر محتمل، نمی شدند. چه بسا جامعه در یک آرامشِ فعال و مفید می توانست چالش ها را بهتر تشخیص داده و حتما راه های بهتری برای زندگی بیابد. شنیدن فریاد درد بیماران و انعکاس آن به غیر پزشکان ومتخصصان و یا حتی رسیدگی شخصی به بیمار، بدون تخصصِ لازم کاری ناپسند و گاهی، کشنده است. تمام کسانی که در گذشته منادیانِ درد بودند و فکر می کردند از این راه احتمالا، به جامعه انگیزه مبارزه ، می دهند در اشتباه بودند و آنانی که امروزه راه آن ها را همچنان ادامه می دهند مغرض و دشمن مردم هستند. راهی که من پیشنهاد می کنم به موفقیت و پیروزی جامعه نظر دارد و کاری به نظام حاکم ، ندارم.کسانی که از قدرت بیان و نوشتن و هر هنر ابرازی دیگر و تمام کسانی که نگران جامعه هستند و در این باره فکر می کنند و از روشنفکران متعهد و دانا دعوت می کنم .اول درست و زیاد و با هدف بیندیشند. اندیشیدن برمبنای تخیلات و ذهنیات و شنیده ها کار ساز، نیست .باید مستند و قانونمند و احتمالا تحت نظر متخصصین ،فکر کنیم. ...

ادامه دارد

تحلیلی بر روشنفکری در ایران

دلایل زیادی وجود دارد که اغلبِ به اصطلاح، روشنفکران تحت تاثیر افکار موجود در اروپا وامریکا و

 بخصوص روسیه بوده اند در ادامه معرفی تعدادی از روشنفکران، اکنون بدلایل اشاره می کنم که

 چرا می توانیم به روشنفکران بگوئیم، نادان. البته نا دانستن ،جهات و ابعاد گوناگونی دارد.من در

 تیز هوشی  و قدرت نفوذ روشنفکران آن زمان، شک و تردید ندارم. ولی آن ها نادان، بودند. چون

 راه را  تشخیص ندادند. و به قدرت نفوذ خود، واقف نبودند. نفوذ ایشان مربوط به طرز بیان و 

نوشتارشان بود.  نه موضوعی  که، انتخاب می کردند همین توانائی، موجب شد که آن ها مورد 

توجه  نیروهای خارجی و مغرضان داخلی، قرار بگیرند. و توانائی خود را کاملا در اختیار ایشان ،

قرار دهند. روشنفکران با  سیاه نمائی و انتخاب  موضوعاتی کمیاب و نادر، احساسات جامعه را

 هدف، قرار می دادند. از فقر از بیماری از ظلم و از مبارزه، می نوشتند. جالب این است که اگر

 کسی نسبت به  این سیاه نمائی ها،  اعتراض می کرد .اورا نادان  و بی احساس و گاهی، نوکر 

رژیم می خواندند.  بله البته یک انسان عادی،  از شنیدن و دیدن و خواندن  دردو رنج یک بیمارِ

 بی پول، غصه دار  می شود ولی این که چرا باید یک  نویسنده تا این حد، دقیق و  مفصل و 

مشروح به این گونه مسائل،  بپردازد و خواننده هم، توجه نکند. که  واقعا چه در صدی، 

از  جمعیت  دچار چنین وضعیتی، هستند و اصولا منظور نویسنده از طرح و تفصیل  چنین

 سوژه ایی، چه   می تواند باشد. یعنی دادن یک فرصتِ  ناب، به این روشنفکر و یا نویسنده ،که

  بیشتر افکار  بیمار گونه  و سیاه خود را در جامعه، نشر دهد. کار را بجائی رسانده بودند که

 انتقادها،  حتی از  نوع احمقانه اش،  پذیرفتنی تلقی، می شد. و معمولا در اشعار و سخنرانی ها

 و حتی در انشاء  دبیرستان، همه سعی می کردند.  بنوعی یک درد و یک نارسائی  و یک 

مشکل را پیدا، و یا،  اختراع کنند.  و آن را بیان کنند.من نمی گویم درد ومشکل و...در جامعه 

 وجود نداشته و یا، ندارد. ولی حداقل وظیفه  یک روشنفکرِ خیلی معمولی،  اینست که راه حل 

مشکل  را با زبان ساده و همه فهم برای جامعه بگوید.

ادامه دارد


رهیافت 39

رهیافت 39

ادامه مطلب

 

حتما لازم وواجب است تا ما سریعا احساسات فعلی خودرا دور بریزیم حتی اگر مجبوریم که مقدار زیادی از گذشته خود را همراه این ضایعات به فراموشی بسپاریم با پیروزی انقلاب بلشویکی روسیه، آن دیوانگان هم بفکرصدور انقلاب خود به جهان افتادند.پس برای ایدئولوژی خود کتاب ها و روش های مختلف تهیه کردند و برای هر کشوربخصوص کشورهای همسایه از جمله ایران، برنامه های خاصی تدارک دیدند.یکی از برنامه های آن ها نفوذ از طریق روشنفکران بود. ایران که مدت زیادی نبود که دارای طبقه روشنفکران شده بود.مشتاقانه بطرف برنامه های روسیه تمایل پیدا کرد.وتعداد زیادی از روشنفکران ما متمایل به روشهای شرق شدند.روش شرقی که در بسیاری از کشورهااوضاع را بهم ریخته و بعد کنترل آن کشوررا در اختیارروسیه قرار می داد بسیار نافذ بود که من مختصراً بعرض

می رسانم....

ادامه دارد