قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

رهیافت10

رهیافت 10

ادامه مطلب

و حالا در شهر و در یک آپارتمان، زندگی می کنند.بهر صورت، پاره ائی از مظاهر تمدن به اجبار در شهرهاوجود دارد .حالا دیگر، دعوا بر سر دزدی شبانه آب نیست. ولی با کنتور آب و گاز مشترک چه برخوردی خواهدشد . طرز رفتار با همسایگانی که دختر و پسر نوجوان دارند. چگونه است.چه دعواهای به اصطلاح ناموسی راشاهد هستیم . فرزندان ما ،بسیاری از باورهای ما را قبول ندارند .این بخاطر جوانی و کله شقی آن ها نیست. دلیل این رفتار، اینست .که ما فرزندان خود را با فرهنگ کشاورزی تربیت می کنیم. و بعد که آن ها به جامعه وارد  می شوند متوجه می گردند که، هر آن چه را که از خانه یا د گرفته اند. بدرد نخورو گاهی هم ،موجب استهزا آن هاست. بهمین دلیل. در مدت کوتاهی آن چه را که از خانه اندوخته اند.(درست ونادرست)همه را یکسره دور می ریزند.                                                                           ولی خطرناک اینست که جامعه هم چیز دندان گیری ندارد. که به آن ها بیاموزد.جامعه می تواند، پس مانده فرهنگِ پس زده شده. و گندیده کشاورزیِ شهری را، به  جوانان ما یاد بدهد.اگر در شبی و نیمه شبی، دزدی که یا فامیل بود. و یا دوستویا همسایه، سهمیه آب کشاورز را می دزدید. فردا و یا بعدش فرصت بود. تا به روی دزد بیاورند. و او هم با یک عذر خواهیو یا یک بهانه، سر و ته قضیه را هم بیاورد. ولی کشاورز شهری که حالا خودش هم، کمی از فرهنگ کشاورزی فاصله گرفته نمی تواند. دزد ناموس و فاسق پسرش را پیدا کند. و بال بال می زند و نمی داند. چکار کند. حالا یا خودش. و یا فرزندش به سنگ می خورند. نتیجه چه می شود؟ این ها دیگر به زمین وزمان بدبین می شوند . به تمام مظاهر تمدن و شهرنشینی و...

ادامه دارد

رهیافت

رهیافت(مقدمه)

ما مثل ماهیانی در آب  هستیم که قدرتِ اشراف بر

محیط زندگی خود، نداریم .تقصیری هم متوجه کسی

نیست.از روزی که بدنیا آمدیم. شاهد این وضعیت

بوده ایم . معمولا سخنانِ از بند رستگان و مهاجران

از ایران را ،شنیده ایم .بیشتر َسرَسری و غالبا با

حسرت، لذا نتوانستیم به عمق مطلب و ماهیت موضوع

آن چنان که باید ،پی ببریم .

شخصا پای من بخارج از کشور، نرسیده و آنچه که

در ادامه مطلب می اید. حاصل شنیده ها و مطالعه و

مشاهده مطالب در تلویزیون و اخیراً ،اینترنت است

من به مشخصات یک جامعه متمدن، چندان اشرافی

ندارم .و در بسیاری موارد هم، از فرهنگ کشاورزی

سر در نمی اورم. و ترس از این دارم. که اگر در

باره فرهنگ کشاورزی، مطالب را بسط دهم از

هدف اصلی دور خواهم شد. لذا در بیشترِ موارد

در بیان مشخصات فرهنگ کشاورزی ،کوتاهی و

کمی  ی مطالب را می پسندم و عرض خواهم کرد

و درهمه  موا رد  هم ،امید زیادی دارم تا خوانندگان

محترم، در صورت مشاهده اشتباهی، لطف کرده و

مرا، راهنمائی کنند . من می دانم که ایستائی فرهنگِ

کشاورزی، مدیون پشتیبانی های زیاد از جمله پشتیبانی

مذهب، است. و از طرفی هم، یک تنه و یکساله هم

نمی توان از تنگناهای فرهنگِ کشاورزی ،عبور

کرده و به تمدن، رسید.واضح است که شخصا چنین

توان و ادعائی هم، ندارم .اما آرزومندم با الطاف

بی دریغ شما، بتوانم شعله کوچک این چراغ را در

برابر هجوم شب پرستان، محافظت کنم .از هر انتقادی

استقبال ،می کنم و می دانم. که هر انتقادی مرا به راهی

درست و سخت راهنما، خواهد بود. از مخالفین این

مطالب هم ،تقاضا دارم. اول مرا، راهنمائی کنند. و در

مرحله بعد، مقالات خود در باره رد کردن نوشته ها

را، یا در وبلاگ خود، منتشر کنند. و یا با حفظ موازین

اخلاقی و ادب، آنرا برای من بفرستند. تا عینا در این

وبلاگ، با نام خودشان، منتشر شود. اگر مقالات ارسالی

تحقیقی و مستدل و مودبانه و با آدرس باشد. حتم

بدانید. از انتشار آن، خوشحال هم، خواهم شد. من چندان

به آزادی ی تعریف نشده ، معتقد نیستم و تقریبا تعریف

آزادی غربی را هم، قبول ندارم .من بیشتر به یک

قرار داد اجتماعی، علاقه مندم. و سعی خواهم کرد

با دوستانی که به این قرارداد، و یا هرنوع قراردادی

که پیشنهاد می کنند . پای بند باشند. مطمئن باشند. که

همراهان خوبی برای همدیگر، خواهیم بود حتی با

نظرات کاملا مخالف.

این یک مقدمه طولانی شد.امید همراهی دارم

ادامه دارد

 

نظارت1

ادامه مطلب

 

با شرح و توصیف موارد فوق، کاملا مشخص و ملموس

است که، اصولا اعمال نظارت و یا حتی آرزوی اجرای

 نظارت، در فرهنگ کشاورزی، بخصوص با گرایش

مذهبی و بویژه با گرایش رادیکال مذهبی و بویژه تر

 در یک حکومت با فرهنگ کشاورزی، و با عقاید

 رادیکال و تمامیت خواه، غیر ممکن است. اگر کار

 نصفه و نیمه ایی که شکلِ نظارتِ خیلی رقیق هم

 دارد. بخواهد در چنین فرهنگی، اعمال شود. بسرعت

پایه های اصلی حکومت را، مضمحل میکند.

غم انگیز است .که در فرهنگ کشاورزی بدلیل

ناکارآمدی، نمایش کاری، شبیه نظارت هم، ممکن نیست.

در فرهنگی که قبول دارد. دزد نگرفته، پادشاه است.

(با هر دو تعبیر) تفکر در موردِ نظارت، بیشتر یک

مسخره بازی است. در فرهنگ کشاورزی و حکومت

متکی به این فرهنگ، تمام مهره ها به دور یک مرکز،

طوری چیده شده اند. که صدمه به یکی از مهره ها، به

منزله تخریب کل نظام، تلقی شده و در برابر انتقاد

به یک عیب کوچک، سیستمِ تمام مهره ها مثل لانه

زنبور، عکس العمل نشان میدهند. و اگر فشار زیاد

باشد(که معمولا نیست) مهره ها، بسرعت مجددا خود

را ساماندهی، میکنند. و اجازه دخالت به هیچ نیروی

خارجی را نمی دهند. آدم بزرگی در اوایل انقلاب

گفت مواظب باشید انقلاب، دست نامحرمان نیفتد.

این سخن باید در حقیقت، اگر سلامت انقلاب و ترقی

کشور و مردم، مدنظر بود. به این صورت بیان میشد.

ادامه دارد