ادامه مطلب
.در حالی که تمام جهان از کارت های ملی استفاده می کردند. و ایران جزو کشورهای عقب مانده از این بابت بود.و جلوه دیگر آن تقلب واضح و آشکار در دفاتر حسابداری شرکت ها و مراکز اقتصادی، هست .که دو گونه دفتر دارند. و با وجود اطلاع وزارت اقتصاد از این مسئله، کار زیادی صورت نمی دهد.همین راز داری و پوشاندن اطلاعات مورد نیاز حکومت، حتما و حتما برنامه ریزان و مطالعه گران در سطح کلان را، دچار مشکل کرده. و ما شاهد برنامه ریزی بر اساس معمولا آمارهای تقریبی هستیم. که در نتیجه حاصل این گونه برنامه ریزی ها هم تقریبی و معمولا نا متناسب خواهند بود.ملت ما نیاز به یک سرمایه گزاری کلان پولی و انسانی دارد .تا بتواند این عامل مزاحم را از فرهنگ مردم خارج کند. و مردم در هر حال، به حکومت اعتماد کرده. و اطلاعات مورد نیاز برنامه ریزان را بصورت کامل و درست در اختیار قرار دهند. و متقابلا، دولت ها هم ،حداکثر تلاش خود را مبذول دارند. تا قدر اعتماد مردم را دانسته و درست و بموقع از این اطلاعات در جهت سازندگی کشور، استفاده کنند.یکی دیگر از نمودهای تک روی، که ناشی از عدم اطمینان به دیگران. وحتی به خواهر و برادر است. فرد را وادار می کند. که فقط به نجات خودش از مصائب و درگیری ها، فکر کند. و از اطرافیان خود کاملا غافل باشد.البته اشخاصی هم هستند. که به انگیزه های خاصی به اطرافیان، کمک می کنند .ولی غالبا، مردم از کمک مستقیم به اطرافیان طفره می روند. و هر چه ثروتشان، افزایش پیدا می کند. فاصله اشان از فامیل و اطرافیان، بیشتر می شود.به ظن این که دیگران چشم طمع به مال و ثروت او دارند. و یا ممکن است .از اسرار ثروتمند شدن او، آگاه شوند.البته رفتار و گفتار اطرافیان هم، این تفکر را تشدید کرده است.در نظر ندارم به تک تک مظاهر فرهنگ کشاورزی اشاره کنم. و تا این جا هم سعی کرده ام.
ادامه دارد
ادامه مطلب
. و گاهی هم در فرصت های مناسب سعی در توجیه سیاست های خود را دارند. و تا این جا موفق نبوده اند.روشن است که برای یک جامعه متمدن برنامه لازم است. و دست یابی به نتایج یک سیاست و یا برنامه، ممکن است. حتی به یکی دو نسل، نیاز داشته باشد. که این معنی در فرهنگ کشاورزی، مطلقا وجود ندارد. لذا برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان جامعه، باید راهی پیدا کنند. تا در مرحله اول، رسوبات فرهنگ کشاورزی از بین رفته. و جامعه با صبر و تحمل و اجرای درست برنامه ها، آشنا شده. و هر شخص با توجه به علم و توان و تحمل خود. در جهت پیشبرد سهم خود. در جامعه کوشش کند.نشان دادن نشانه های فرهنگ کشاورزی و راه عبور از آن ها و ترسیم یک برنامه فراگیر برای آموزش فرهنگ مدرن، البته با حفظ سلامت و هنجار اجتماعی باید، از محیط های آموزشی شروع شده .و تبلیغ گردد.مسئولین حکومتی باید. برای فرد فرد برنامه ریزی کرده. و افراد مورد نیاز یک جامعه جوان. و نو را آموزش داده و پرورش دهند.باور به نتیجه گیری سریع را باید از جامعه دور کرد. و منحصرا اجرای برنامه های از پیش تعیین شده. که منافع میان مدت و دراز مدت ملت را تامین کند. باید مد نظر قرار گیرد.بسیاری از داشته ها و باور های جامعه، زیادی بوده. و باید حذف شوند .گاهی داشتن بعضی از نعمات و ثروت ها و دارایی ها، مانع اجرای برنامه ها هستند. که باید توسط متفکرین شناسائی . و به تدریج از بدنه جامعه، حذف گردند .برای مثال در موقعیت فعلی جامعه ما ،داشتن ماشین های فوق گران. و منازل چندین میلیاردی، باید ضد ارزش تلقی شده. و سرمایه گذاری جهت ترویج تولید و تشویق مردم به مشارکت در سرمایه گذاری های ملی، با هر توان مالی، جایگزین شود.سرمایه گذاری برای خریدن منزل مسکونی و یا اتومبیل گران قیمت، بن بست سرمایه گذاری هست. در حالی که شرکت ها و تولیدی های زیادی، به مبالغی بسیار کمتر از پول یک اتومبیل لوکس، نیازمند هستند.حالا صرف نظر از جنایتی که در بورس ایران بوجود آمد....
ادامه دارد