ادامه مطلب
در یک بلبشوی دراز مدت، که ناشی از تلاقی فرهنگ کشاورزی و روش های تقریبا مدرنیته هست. قرار دارند .و البته، متفکرین جامعه هم ، بدون توجه به رسوبات فرهنگ کشاورزی در جامعه، صرفا موازین و قواعد جوامع مدرن را تبلیغ و ترویج می کنند. که متوجه هستیم. تا کنون نتوانسته اند. به موفقیت قابل توجه ایی دست پیدا کنند.یکی دیگر از رسوم کشاورزان. حداقل در ایران چشم داشتن به آنسوی ابرها بوده. و موفقیت کار و زحمت خود را، غالبا بعهده آسمان و بارش باران و بطور کلی عوامل جوی می گذاشتند.در این تفکر، برنامه ریزی و تلاش برای تغییر عوامل موثر، مطلقا وجود نداشته. و بیشتر کشاورزان طبق روش ها و سنت های پدران خود. به کار کشت و کار، مشغول بودند. و معمولا از میزان و مقدار محصول خود یا راضی بودند. و یا کم و کسری محصولات را حواله آسمان می کردند.این باور و عملکرد در زندگی شهری چیزی، حدود مردن است .در فرهنگ تمدن هر کاری نیاز به طرح و برنامه مشخص دارد. و نتیجه کارها، معمولا بیانگر طرح و برنامه و تلاش دست اندرکاران است. و به همین دلیل، دائما عملکرد اشخاص و کارخانه جات و مسئولین بازنگری شده. و ترمیم و تصحیح می گردند .تفاوت فرهنگ کشاورزی با فرهنگ مدرن، باعث عقیم شدن برنامه ها و طرح های اجتماعی شده. و مردم در میان عوامل موجود جامعه، و آنچه که باید باشد. و آنچه که هست. سرگردان و حیران می مانند. و قادر نیستند. توان و نیرو و استعداد خود را، منظم کرده. و با برنامه های مفید اقتصادی و اجتماعی، به اهداف از پیش تعیین شده برسند.در فرهنگ کشاورزی رسم بر این است. که کشاورز بعد از گذشت هفت و یا هشت ماه، به نتیجه زحمات خود برسد. و این در حالی است. که برنامه های شهری و تمدن ،معمولا برای میان مدت و دراز....