قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

رهیافت21

رهیافت 21

ادامه مطلب

.سلف خران که به این موضوع واقف بودند. در زمان

 خرید محصول وپرداخت اقساط، این مهم را در نظر 

می گرفتند و معمولا با تخصصی که داشتند و با شناختی

 که از کشاورز، بدست آورده بودند در حقیقت طرفند او

 را نقش بر آب می کردند و در همه حال، این سلف خر

 بود. که سود می برد. پس شغل دلالی در فرهنگ کشاورزی

 شغل مهم و پول سازی بوده و نیاز به هشیاری و درایت زیادی

 داشت.دیگر زرنگ های شهری، با استفاده از الفبای دلالی

آمدند و شروع به دلالی دین و ایمان کردند و در مقابل

دریافت قسمتی از محصول و یا پول نقد و یا روغن

و پنیر و ماستِ کشاورز، وعده بهشت را به او، دادند

این داد و ستد دو طرفه در فرهنگ کشاورزی کم کم

رونق بسیار گرفت و در شهر ها هم نفوذ کرد و دللالان

زیادی در همه زمینه ها ظهور کردند ولی انصافاً هیچ

یک از مشاغل دلالی به پر رونقی و رواج دلالی در

دین نرسید. این دلالی بقدری مهم شد که در قرون

وسطی در اروپا، علنا بهشت را پیش فروش می کردند

و امروزه در ایران آخوند روضه خوان به نوع دیگری

بهشت را پیش فروش، می کند. آخوند بی سواد و مغرض

بجای تبلیغ در مورد راستی و درستی و قیامت و

پادافره گناهان- بالای منبر .... می کند که اگر اشک

بریزی برای فلان ،حتما به بهشت می روی و یک مشت

کشاورزِ نادان شهری، که در طول سال از هیچ گناه...

ادامه دارد

رهیافت 11

رهیافت11

ادامه مطلب

این ها دیگر به زمین وزمان بدبین می شوند . به تمام 

مظاهر تمدن و شهرنشینی وفرهنگ و باورهای شهری و 

تمدن حمله می کنند. و ازدرد،گفتن و از درد، شنیدن را ،

علاوه بر شفا بخشی، نشانه ای از درک وفهم بحساب 

می اورند .تا بدین وسیله، نادانی و ساده لوحی و عقب ماندگی

 خودرا بپوشانند.  واگر شنوندگان.  بهر دلیل.دچار فهمِ 

دردناکِ مورد انتظارِ ایشان نشوند. او را نادان وبی تجربه

 و ساده، قلمداد می کنند. در فرهنگ کشاورزی،همیشه باید 

مواظب بود. که دیگران از تو. دزدی نکنند.و در عین حال،

 اگر دیگران غفلت کردند. می توان از آنها دزدید. از این جهت،

 فرزندان یک فرد با فرهنگ کشاورزی،اگر پسر باشند.

در جامعه رها می شوند. تااز غفلت دیگران استفاده کرده.

 و هرکاردلشان می خواهد، بکنند. و در اغلب

موارد، پدرها به تعداد دوستان دخترِ فرزندشان مباهات

می کنند .اما در همان حال، با تمام وجود. مواظب

دخترشان که به اصطلاح، ناموسشان است هستند. غافل

 از این که پسرهای دِه بالا. مثل پسرهای خودش، در

کمین یک غفلت هستند. نسل های دوم وسوم انسان ها،

که فرهنگِ ناب کشاورزی داشتند ،هنوز نمی دانند و یا

نمی توانند بفهمند.که عیب اصلی، در آموزه ها و باورها

 و عقاید ایشان است. ایشان هرگز به تفاوت فاحشِ

 فرهنگ کشاورزی با نوع زندگی خود، توجه نمی کنند

 .در حالی که مجبورند. با بسیاری از مظاهر تمدن .

که نصفه ونیمه در ایران......

ادامه دارد