قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

قدرت سکوت-The power of silence

A ground for the reflection of new ideas

نظارت7

ادامه مطلب

. لذا برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان جامعه، باید راهی پیدا کنند. تا در مرحله اول، رسوبات فرهنگ کشاورزی از بین رفته. و جامعه با صبر و تحمل و اجرای درست برنامه ها، آشنا شده. و هر شخص با توجه به علم و توان و تحمل خود. در جهت پیشبرد سهم خود. در جامعه کوشش کند.نشان دادن نشانه های فرهنگ کشاورزی و راه عبور از آنها و ترسیم یک برنامه فراگیر برای آموزش فرهنگ مدرن، البته با حفظ سلامت و هنجار اجتماعی باید، از محیط های آموزشی شروع شده .و تبلیغ گردد.مسئولین حکومتی باید. برای فرد فرد برنامه ریزی کرده. و افراد مورد نیاز یک جامعه جوان. و نو را آموزش داده و پرورش دهند.باور به نتیجه گیری سریع را باید از جامعه دور کرد. و منحصرا اجرای برنامه های از پیش تعیین شده. که منافع میان مدت و دراز مدت ملت را تامین کند. باید مد نظر قرار گیرد.بسیاری از داشته ها و باور های جامعه، زیادی بوده. و باید حذف شوند .گاهی داشتن بعضی از نعمات و ثروتها و دارایی ها، مانع اجرای برنامه ها هستند. که باید توسط متفکرین شناسائی . و به تدریج از بدنه جامعه، حذف گردند .برای مثال در موقعیت فعلی جامعه ما ،داشتن ماشین های فوق گران. و منازل چندین میلیاردی، باید ضد ارزش تلقی شده. و سرمایه گذاری جهت ترویج تولید و تشویق مردم به مشارکت در سرمایه گذاری های ملی، با هر توان مالی، جایگزین شود.سرمایه گذاری برای خریدن منزل مسکونی و یا اتومبیل گران قیمت، بن بست سرمایه گذاری هست. در حالی که شرکتها و تولیدی های زیادی، به مبالغی بسیار کمتر از پول یک اتومبیل لوکس، نیازمند هستند.حالا صرفنظر از جنایتی که در

ادامه دارد

نظارت6

ادامه مطلب

و این در حالی است. که برنامه های شهری و تمدن ،معمولا برای میان مدت و دراز مدت. قابل دسترسی هستند. و کم حوصله گی و عجله در بدست آوردن نتیجه برنامه ها، نتیجه بسیاری از طرح ها و برنامه ها را، خراب کرده. و طراحان اجتماعی را ناچار به اتخاذ تصمیماتی کرده .که هر چه زودتر به نتیجه برسند. و در این راه چه ضرر و زیانهای هنگفتی به ملت و جامعه وارد شده، خدا می داند.اصولا در فرهنگ کشاورزی، تمکین اجتماعی، تعریف نشده .و هر نوع حرف شنوئی، با زیر بار حرف ارباب رفتن، تعریف شده است. و جامعه این چنینی، معمولا ایستادگی و مقاومت در برابر فرامین حکومتی و اجرای سیاستهای از بالا به پائین را، یک ارزش مثبت تلقی می کند. و هر نفر به اندازه توان و فهم خودش، در برابر اجرای برنامه ها ،مقاومت کرده. و در مواقع حساس کارشکنی هم، می کنند.رهبران جامعه ،به میزان زیادی انرژی مصرف می کنند. تا بتوانند جلوی خرابکارانه های  معصومانه جامعه، را بگیرند. و گاهی هم در فرصت های مناسب سعی در توجیه سیاستهای خود را دارند. و تا این جا موفق نبوده اند.برای یک جامعه متمدن برنامه لازم است. و دست یابی به نتایج یک سیاست و یا برنامه، ممکن است. حتی به یکی دو نسل، نیاز داشته باشد. که این معنی در فرهنگ کشاورزی، مطلقا وجود ندارد. لذا....

ادامه دارد

نظارت5

ادامه مطلب

در یک بلبشوی دراز مدت، که ناشی از تلاقی فرهنگ کشاورزی و روش های تقریبا مدرنیته هست. قرار دارند .و البته، متفکرین جامعه هم ، بدون توجه به رسوبات فرهنگ کشاورزی در جامعه، صرفا موازین و قواعد جوامع مدرن را تبلیغ و ترویج می کنند. که متوجه هستیم. تا کنون نتوانسته اند. به موفقیت قابل توجه ایی دست پیدا کنند.یکی دیگر از رسوم کشاورزان. حداقل در ایران چشم داشتن به آنسوی ابرها بوده. و موفقیت کار و زحمت خود را، غالبا بعهده آسمان و بارش باران و بطور کلی عوامل جوی می گذاشتند.در این تفکر، برنامه ریزی و تلاش برای تغییر عوامل موثر، مطلقا وجود نداشته. و بیشتر کشاورزان طبق روش ها و سنت های پدران خود. به کار کشت و کار، مشغول بودند. و معمولا از میزان و مقدار محصول خود یا راضی بودند. و یا کم و کسری محصولات را حواله آسمان می کردند.این باور و عملکرد در زندگی شهری چیزی، حدود مردن است .در فرهنگ تمدن هر کاری نیاز به طرح و برنامه مشخص دارد. و نتیجه کارها، معمولا بیانگر طرح و برنامه و تلاش دست اندرکاران است. و به همین دلیل، دائما عملکرد اشخاص و کارخانه جات و مسئولین بازنگری شده. و ترمیم و تصحیح می گردند .تفاوت فرهنگ کشاورزی با فرهنگ مدرن، باعث عقیم شدن برنامه ها و طرح های اجتماعی شده. و مردم در میان عوامل موجود جامعه، و آنچه که باید باشد. و آنچه که هست. سرگردان و حیران می مانند. و قادر نیستند. توان و نیرو و استعداد خود را، منظم کرده. و با برنامه های مفید اقتصادی و اجتماعی، به اهداف از پیش تعیین شده برسند.در فرهنگ کشاورزی رسم بر این است. که کشاورز بعد از گذشت هفت و یا هشت ماه، به نتیجه زحمات خود برسد. و این در حالی است. که برنامه های شهری و تمدن ،معمولا برای میان مدت و دراز....

نظارت4

ادامه مطلب

.ممکن است صاحب باغ ها و زمین های بالا دست، جلوی آب او را سد کرده. و به زمین و باغ خود، برسانند. و صاحب اصلی اب، تا متوجه کم شدن جریان شده و بسمت بالا دست حرکت کند .زمانی تلف شده است. و سهمیه آب از دست رفته. این آب دزدی یک رسم جاری، در اغلب دهات و روستاها بوده. و گاهی کار دعوا بر سر آب، به جاهای باریک هم کشیده. و اهالی یک روستا که معمولا فامیل هم، هستند. بخاطر همین اعمال، در مقابل همدیگر قرار گرفته. و کار به کشته شدن یکی از طرفین هم رسیده.رسم دیگری که در زمان ارباب و رعیتی، وجود داشت. افزودن خاک و خاشاک، به محصول سهمیه اربابی بود.کشاورزان برای این که سهمیه بیشتری از محصول را نصیب خود بکنند. قاطی محصول ارباب، خاک و خاشاک می افزودند. و ممکن بود. ارباب متوجه این موضوع بشود. و خاطیان را تنبیه کند. و یا متوجه نشود.غرض بیان قسمتی از فرهنگ کشاورزی، بود. که قرنها در این کشور جریان داشته است.حالا این کشاورزان و فرزندان آنها، وارد شهرها شده و زندگی در شهر را به زندگی در روستا، ترجیح داده اند. ولی همان روش و فرهنگ را همراه خود به شهر آورده اند.از جلوه های فرهنگ کشاورزی در شهر ها، می توان به حق کشی های زیاد در ادارات و عبور از چراغ قرمز و تخلفات کوچک و بزرگ اشاره کرد .بسیاری از رفتارها، که ما شاهد هستیم. در حقیقت هیچ مورد واقعی، برای وقوع ندارند.و مردم طبق عادات خود آن را انجام می دهند.نفع طلبی های شخصی، بدون این که فرد متوجه زیان دراز مدت و تخریب جامعه شود. انجام می دهند.تفکر جمعی در بین جوامع شهری، که زیر سایه فرهنگ کشاورزی هستند. وجود ندارد. و کارهای تیمی، مورد قبول بسیاری از مردم نیست.حالا اگر به رابطه مردم و حکومت در این راستا، توجه کنیم .شاهد رگه های بسیاری از باز مانده فرهنگ کشاورزی در تصمیمات بزرگ شهری و حکومتی، هستیم.مسئولین حکومتی، با شناختی که از مردم دارند. تصمیمات و راه کارهای متناسب با فرهنگ مردم را اتخاذ می کنند .هم حکومت و هم مردم ، در یک بلبشوی دراز مدت، که ناشی از تلاقی فرهنگ کشاورزی و روش های تقریبا...

ادامه دارد

نظارت3

ادامه مطلب

 

ما برای عبور از فرهنگ کشاورزی و دست یابی

به تمدن، مطلقا نیاز به نظارت نداریم. نظارت ابزار

ترقی و توسعه، نیست .نظارت میوه و نتیجه ترقی

و توسعه است. که فعلا امکان آنرا نداریم.

انشاالله در آینده نزدیک ،در مورد فرهنگ کشاورزی

و راه عبور از آن و چگونگی دستیابی به تمدن

متناسب با درک جامعه ایرانی را، خواهم نوشت.

از زمانهای قدیم، روستا ها و دهات و حتی شهرها، در کناره آبراه ها و چشمه ها و قنوات بوجود آمده اند. در مورد شهرها ،که کنار رودخانه های بزرگ بنا شده اند. مسئله قایقرانی و کشتیرانی، مطرح بوده است. اما در مورد دهاتی که در پائین دست چشمه ها و قنوات و یا رودهای کوچکی بودند. مسئله آب، برای کشاورزی موضوع مهم و در خور توجهی بود. و نظامات اجرای سهمیه های آبی، در این روستاها، به تناسب جمعیت و زمین های کشاورزی، شکل گرفته و بوجود آمده اند.بر اساس مدارک و سوابق، هر زمین و یا باغ روستا .دارای میزان معینی از آب بوده. که در طول فصل و یا ماهانه، به آن مزرعه و باغ، زمان مشخصی آب ،تعلق می گرفته. و این مقدار توسط معتمدین و متخصصین مربوطه، به زمین می رسیده است.با توجه به این که آب جاری، طی شبانه روز جریان داشته. لذا ممکن است. فرضا سهمیه آب فلان زمین، نصفه شب باشد. و صاحب زمین باید کل زمان دریافت آب بر جریان آب، شاهد بوده. و مطمئن شود .که سهمیه اب خود را بطور کامل دریافت می کند.اما زمانی که صاحب سهمیه آب، درپائین دست، مشغول بازکردن و راستاب کردن آب است .ممکن است

ادامه دارد